آسمان کوچک بچگی

ازمحبت طعم کالی مانده است،ازصفای دل سفالی مانده است،آنکه زیبا بود زجرش می دهند،آنکه زشتی کرد اجرش می دهند...

آسمان کوچک بچگی

ازمحبت طعم کالی مانده است،ازصفای دل سفالی مانده است،آنکه زیبا بود زجرش می دهند،آنکه زشتی کرد اجرش می دهند...

علی جان! کلام تو هم مظلوم است

علی جان مظلومیت تو نه از به حکومت نرسیدنت بعد از نبی ، نه از پراکنده شدن مسلمانان، نه از نشناختن قدرت توسط آنها ست، نه! مظلومیت تو کلام تو است ، که حتی بعد از گذشت قرنها در میان دوستدارانت هم مهجور است .

 

مظلومیت تو اندیشه تو است که در نهج البلاغه محبوس مانده و عملی نشده ! امام عدل ! سال هاست که مردم حرم تو را غرق بوسه می کنند و زیارت خانه تو در نجف منتهای آمالشان است و هنگامی که با همه مشقات به این آرزو دست می یابند ، در مقابل جای پای تو به سجده افتاده و زاری کنان خدای را سپاس می گویند. ولی دریغ و صد دریغ که جای پای اندیشه تو در کنج کتابخانه ها خاک می خورد و اندک کسی است که به آن بها داده و آن را سرمشق راه و روش زندگی خود قرار دهد و به واسطه نزدیک شدن به مرام تو خدا را سپاس گوید . حب تو در فهم نهج البلاغه ات خلاصه می شود . چرا که فهم آن ایجاد مسئولیت میکند و تشیع می آورد . که این اخص از انسان بودن و متفکر بودن و مسلمان بودن است! که خاک شیعه علوی مسئولیت خیز است !اما شیعه علوی نه شیعه صفوی، که عامل سلب مسئولیت و نفی همه امر و نهی هایی است که به انسان و مسلمان خطاب شده است . تشیع صفوی ، مذهب راه حل یابی است برای گریز از مسئولیت ها ، مذهب تجلید و تذهیب و تجلیل قرآن نه تحقیق و تفسیر قرآن ، چرا که گشودن قرآن ، سخت است و مسئولیت آور . کتابی که چنان حساب و کتاب دقیقی دارد که می گوید : نتیجه یک ذره کار نیک را می بینی و کیفر ذره ای کار بد را می چشی . (و من یعمل مثقال ذره خیر یره و من یعمل مثقال ذره شر یره زلزال ۸)

 

قیامت روزی است که دستاورد خویش را می نگری (یوم ینظر المرء ماقدمت یده نبأ ۴۰) و انفاق ، از دست گذاشتن همه چیز است . انفاق جان و مال و زندگی ، زن و فرزند در راه عقیده . آری ما به جای شناخت علی و زندگی اش ، و دقت و تدبر در اندیشه ، کلام وحی پیامبر ، حب ظاهری آن ها را گرفته ایم و شناختشان را رها کرده ایم . چرا که حب علیِ ناشناخته ایجاد مسئولیت نمی کند. علیِ مجهول مانند بتی است که می پرستیمش بی آنکه میان ما و او هیچ ارتباطی وجود داشته باشد. میان علی و محبان خالص و بی معرفتش هیچگونه تحمیل و امر و نهی و مسئولیتی ایجاد نمی شود. هرچه می خواهیم بر سر میزنیم ، گریه می کنیم و …. بی اندک شناخت ، علی را فرشته می کنیم و گاه خدا می کنیم .

 

آری اینگونه علی در زندگی ما نقشی ندارد . به ظاهر علی علی گفته ، و در عمل هیچ بویی از کردار علی نبرده ایم . پس بارالها در این شب های ملکوتی ما را در مسیر حقیقی شناخت قرار ده مباد فقط درزبان محب علی باشیم.

نظرات 4 + ارسال نظر
علی پنج‌شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:04 ب.ظ http://www.bidoki.mihanblog.com/extrapage/foroshgah

با سلام
ببخشید که مزاحم شدم
خواستم یک تجدید خاطر از قصه های قدیمی داشته باشید
یا دتان هست
داشت عباسقلی خان پسری
پسر بی ادب و بی هنری
اسم او بود علیمردان خان
اهل منزل زدستش به امان و الی آخر.....
یا
ساعت 9 شب یادتونه از رادیو آهنگ لالایی پخش میشد و بعدش یه قصه قشنگ
پس حتما یک سری به سایت بزنید
با تشکر از شما

بانک نوشت پنج‌شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:57 ب.ظ http://www.banknevesht.ir

سلام ..
با پستی جدید بروز هستم

آزاده شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:26 ب.ظ http://azadeh-yass.blogfa.com

خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان
باید از جان بگذرد هرکه شود عاشقشان
روز اول که سرشتند ز خاکی گلشان
سنگی اندر گلشان بود ، همان شد دلشان



New Up

خدا همین نزدیکی هاست جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:20 ق.ظ http://kumail.blogsky.com

سلام

عید سعید فطر رو تبریک عرض می کنم

شاد باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد